بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - صفحه اقتصاد - در اوایل دوران ریاست جمهوری ترامپ، خروج آمریکا از برجام موجبات بحرانهای جدیدی در روابط ایران-آمریکا شد.
امروز با بازگشت او به کاخ سفید، فضا پرتنشتر شده و مذاکرات هستهای دوباره به بحث افتاده است. در این خبر، با نگاهی جامع به ابعاد مختلف این تصمیم و پیامدهای آن میپردازیم.
تحلیلی جامع از رویکرد جدید ترامپ از همان آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپ، سیاستهای خارجی وی در قبال ایران موجبات تغییرات عمدهای به همراه داشته است.
وی که با شعارهای قاطع و بیپرده نسبت به ایران سخن گفته، اکنون بازگشت او به کاخ سفید فرصتی را برای بیان مجدد مواضعش فراهم نموده است.
در همین راستا، مذاکراتی پیرامون برجام و شرایط هستهای ایران در بطن بحثهای داخلی و بینالمللی قرار گرفتهاند.
در گفتگوهایی فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس بینالملل، نکات مهمی در خصوص سیاستهای ترامپ مطرح شد.
مجلسی تأکید کرد: «از طرف آمریکا زمان مذاکره دیگر به پایان رسیده است. ترامپ آماده تعامل و معامله است که پشت میزی بنشیند و شرایطش را به طور شفاف اعلام کند.» این رویکرد که همزمان با شعارهای ضدونقیضی همراه است، میتواند موجب سردرگمی ایران و مخالفان مذاکره شود.
پیامهای و اظهارنظرهای ترامپ ترامپ در سخنرانیهای متعدد خود، اقداماتی نظیر برخوردهای تند با چهرههایی چون برایان هوک و مایک پمپئو را به چشم میآورد.
برخی تحلیلگران معتقدند که این اظهارنظرها برای ارسال پیامهای مشخص به تهران طراحی شدهاند. وی بارها اعلام کرده است: «شرایط من را که میدانید!»
به عبارت دیگر، ترامپ حاضر است از شعارهایی که پیشتر مطرح کرده بود دفاع کند و به اجرا بپردازد. این رویکرد به گونهای است که حتی اگر شرایط مذاکرات به نظر ایران مطابق انتظارات نباشد، اما پیام قاطعیت و قدرت آمریکا را به نمایش میگذارد.
واکنشها و پیامدهای منطقهای یکی از نکات مهم در تحلیل وضعیت، بررسی تأثیر این سیاستها بر روابط منطقهای است. در یک مصاحبه صریح، مجلسی بیان کرد: «ما در منطقه روابط خوبی با کشورهای اطراف نداریم. حتی با چین رابطه استراتژیک نداریم.» او افزود که ایران برای ایجاد روابط مؤثر، باید از اعتمادسازی و گفتگوهای برد-برد بهره ببرد.
از سوی دیگر، فشارهایی که از جانب آمریکا اعمال میشود، به گونهای است که امکان فعال شدن مکانیسم ماشه در مذاکرات وجود دارد.
شرایط و چالشهای مذاکره با توجه به گفتههای ترامپ مبنی بر اینکه زمان مذاکره به پایان رسیده است، شرایط جدیدی در میز مذاکره رقم میخورد.
در این شرایط، ایران خواستار گفتگویی شرافتمندانه و مبتنی بر اعتمادسازی است. اما شرایطی که از سوی ترامپ اعلام شده، با انتظارات ایران تفاوتهای قابل توجهی دارد. وی در مذاکرات پیشین، دوازده شرط از سوی خود مطرح کرده بود که همچنان مورد پیگیری قرار دارد.
برای درک بهتر این شرایط، جدول زیر شرایط اعلامشده توسط ترامپ را به تفصیل بیان میکند:
شرایط اعلامشده توسط ترامپ توضیحات
1- دوازده شرط اولیه | شرایط اصلی مذاکرات هستهای که تاکنون تغییر نیافته است. |
2- توقف مذاکرات دیرهنگام | اعلام پایان زمان مذاکره به نفع تصمیمگیری سریع. |
3- تاکید بر شعارهای قاطعانه | ارسال پیامهای قاطع به ایران از طریق برخوردهای تند. |
4- استفاده از فشارهای بینالمللی | بهرهگیری از اتحاد با کشورهای همپیمان برای اعمال فشار. |
این جدول نشان میدهد که شرایط مطرحشده توسط ترامپ علاوه بر قاطعیت، بر محور زمان محدود و فشارهای خارجی متمرکز شدهاند. ایران در پاسخ، خواستار ایجاد فضایی است که از مذاکرههای برد-برد بهره ببرد و از اعمال فشارهای خارجی اجتناب نماید.
نقش شخصیتهای کلیدی در تعیین جهتگیری مذاکرات
در پی تغییر رویکردهای ترامپ، افرادی مانند استیو ویتکاف نیز وارد عرصه شدند. برخی بر این باورند که نزدیک بودن ویتکاف به ترامپ میتواند در جهت تسهیل روند مذاکرات نقشآفرین باشد.
با این حال، مجلسی معتقد است: «هیچفرقی نمیکند چه فردی در مورد ایران مسئولیت قبول کند. ترامپ تصمیمات خودش را میگیرد و ویتکاف یا هر فرد دیگری تنها اعلام کننده چنین تصمیماتی است.» او تأکید کرد که بهبود روابط تنها در صورتی ممکن خواهد بود که ایران دست از اقداماتی که غرب به عنوان ماجراجویی میداند بردارد و به سمت گفتگوهای واقعی حرکت کند.
تأثیر سیاستهای ترامپ بر امنیت منطقه
ترامپ در حوزه امنیتی نیز موضعی تند اتخاذ کرده است. او با تاکید بر لزوم آرامش در دریاها، اعلام کرده است که حتی فعالیتهای حوثیها در دریای سرخ پس از آغاز کار او به توقف رسیدهاند.
به عبارت دیگر، این اقدام نه تنها نشاندهنده توانایی آمریکا در مدیریت بحرانهای منطقهای است، بلکه پیام روشنی به طرفداران حمله به مراکز اتمی ایران ارسال میکند.
مجلسی در این باره میگوید: «ترامپ تنها یک سیاستمدار کهنهکار نیست؛ او تاجری است که میخواهد بیشترین سود را ببرد و آرامش در دریاها یکی از اولویتهای اوست.» این بیانیه نشان میدهد که سیاستهای امنیتی ترامپ، علاوه بر ابعاد دیپلماتیک، ابعاد اقتصادی و تجاری نیز دارند.
بازنگری در رویکرد مذاکرهای با توجه به اظهارات تکرار شونده ترامپ مبنی بر «شرایط من را که میدانید»، به نظر میرسد که مذاکره به شکلی که ایران انتظار دارد، شکل نخواهد گرفت. در گفتگوهایی که مجلسی با خبرنگاران داشت، او تصریح کرد: «ایالات متحده زمان مذاکره دیگر به پایان داده است. آنچه که به ما پیشنهاد میشود، شرایطی است که از پیش تعیین شده و فرصت مذاکره واقعی به چشم نمیخورد.»
نگرشهای ایران در برابر شرایط اعلامشده ایران از همان ابتدا خواستار گفتگویی شرافتمندانه و مبتنی بر اعتمادسازی بوده است. شرایط مطرحشده توسط ترامپ، که در قالب دوازده شرط مشخص شدهاند، در واقع بار دیگر تأکید بر شعارهای تند و پیامهای قاطعانه دارد.
اما ایران انتظار دارد که مذاکرات در فضایی برد-برد و با در نظر گرفتن منافع متقابل صورت پذیرد. از دیدگاه بسیاری از مسئولان ایرانی، هرگونه اعتمادسازی تنها زمانی امکانپذیر است که واشنگتن نیز دست به اعتمادسازی بزند و از اعمال فشارهای غیرضروری خودداری کند.
نقش فشارهای قضایی و اداری در محدودیتهای ترامپ یکی از نکات کلیدی که مجلسی به آن اشاره کرد، محدودیتهای قضایی و اداری در داخل آمریکا است. او بیان کرد: «اگرچه ترامپ شعارهای قاطعانهای ارائه میدهد، اما در عمل با ترمزهای مختلف قضایی، اداری و ایالتی مواجه میشود.»
این محدودیتها نشان میدهند که هرچند در بیان و تبلیغات، ترامپ تصویری قدرتمند ارائه میدهد، اما اجرای عملی تصمیماتش با مشکلات و چالشهایی روبهرو است که از سوی نهادهای داخلی آمریکا نیز به چشم میخورد.
تحلیل آینده مذاکرات هستهای ایران و آمریکا با توجه به شرایط موجود، آینده مذاکرات هستهای ایران-آمریکا همچنان نامشخص به نظر میرسد. مجلسی بیان کرد: «اگر ایران دست از اقداماتی که غرب آن را ماجراجویی میداند بردارد، شرایط برای ایجاد یک فضای گفتگو بهتر خواهد شد.»
وی همچنین افزود: «زمان آن رسیده است که ایران و آمریکا به مذاکرهای شفاف دست یابند که در آن هر دو طرف از فرصتهای موجود بهره ببرند.» این نگرش به وضوح نشان میدهد که آینده مذاکرات بستگی به تغییر رویکردهای طرفین و ایجاد شرایط اعتمادسازی دارد.
ابعاد اقتصادی و تجاری در روابط ایران و آمریکا
یکی از جنبههای مهم در تحلیل وضعیت، تأثیر سیاستهای ترامپ بر روابط اقتصادی و تجاری منطقه است. همانطور که مجلسی اشاره کرد: «اگر روابط بخواهد عادی شود و اگر ایران دست از چیزی که غرب آن را ماجراجویی میداند بردارد، آنها هم میآیند و میگویند ما هستیم تا سرمایهگذاری کنیم و ماشینآلات به شما بفروشیم.» این نکته بیانگر آن است که بهبود روابط سیاسی میتواند زمینهساز رونق اقتصادی و تجاری در منطقه گردد.
فرصتها و چالشهای اقتصادی در صورتی که مذاکرات به سمت ایجاد اعتمادسازی پیش برود، فرصتهای اقتصادی فراوانی برای هر دو طرف در انتظار خواهد بود.
از سوی دیگر، شرایط فعلی که بر مبنای فشارها و شعارهای تند استوار است، موجب ایجاد عدم اطمینان در میان سرمایهگذاران و تجار شده است. به همین دلیل، ایجاد فضایی شفاف و قابل اعتماد برای مذاکرات میتواند به رونق فعالیتهای اقتصادی و تجاری در منطقه کمک کند.
بررسی شرایط اقتصادی بر اساس اعداد به عنوان نمونه، در سالهای گذشته شاهد تغییرات عمدهای در تجارت منطقهای بودهایم. برخی آمار نشان میدهد که اگر مذاکرات به موفقیت برسد، میتوان انتظار رشد اقتصادی به میزان «پنجاه درصد» یا حتی «شصت درصد» را در سالهای آینده داشت. این آمار، گرچه تقریبی هستند، اما چشمانداز روشنی از امکان بهبود شرایط اقتصادی پس از ایجاد اعتمادسازی در روابط ارائه میدهند.
تأثیرات دیپلماتیک و بینالمللی سیاستهای ترامپ نه تنها تأثیرات داخلی در آمریکا و ایران داشته بلکه پیامدهای گستردهای در عرصه بینالمللی نیز به همراه داشته است. روابط آمریکا با متحدان و کشورهایی نظیر اسرائیل در این زمینه دچار تغییرات قابل توجهی شده است.
مجلسی در مصاحبهای گفت: «اجازه ترامپ در مورد ایران دست اسرائیل است که مرتب خواهان حمله به مراکز اتمی ایران است.» این بیان نشان میدهد که در پشت پرده مذاکرات هستهای، ابعاد ژئوپولیتیکی و امنیتی نیز نقش بسزایی دارند.
فشارهای بینالمللی و اتحادهای منطقهای در سطح بینالمللی، فشارهایی که از سوی آمریکا اعمال میشود، باعث ایجاد اتحادهای جدیدی در منطقه شده است.
برخی کشورها که از سیاستهای تند ترامپ انتقاد دارند، خواستار ایجاد توازنی در روابط منطقهای هستند. از سوی دیگر، اتحادهایی نظیر آنچه که با اسرائیل شکل گرفته است، به عنوان ابزار فشار بر ایران استفاده میشود.
این موضوع در نهایت میتواند به تجدید نظر در سیاستهای منطقهای منجر شود و ایران را در یک وضعیت چالشی قرار دهد. هرچند که ایران از ابتدا خواستار گفتگویی برد-برد بوده است، اما شرایط ایجاد شده در سطح بینالمللی، فشارهای ناشی از اتحادهای منطقهای را نیز به همراه داشته است.
دیدگاههای کارشناسان بینالملل بسیاری از کارشناسان بینالملل بر این باورند که آینده روابط ایران-آمریکا و به ویژه موضوع برجام، وابسته به تغییر رویکرد در مذاکره و اعتمادسازی متقابل خواهد بود.
برخی معتقدند که اگر ایران از اعمال فشارهای تند دست بردارد، آمریکا نیز در نتیجه مذاکرات به نتیجهای مثبت دست خواهد یافت. اما به نظر میرسد که فشارهای داخلی و خارجی همچنان مانعی برای دستیابی به توافق کامل خواهند بود.
نگاهی به تأثیرات در حوزههای امنیتی علاوه بر ابعاد اقتصادی و دیپلماتیک، سیاستهای ترامپ تأثیرات عمیقی بر حوزه امنیتی منطقه داشتهاند. همانطور که پیشتر اشاره شد، توقف فعالیتهای حوثی در دریای سرخ تنها یکی از نمونههای اقدامات امنیتی ترامپ است.
این اقدام نه تنها به کاهش تنشها در آن منطقه کمک کرده، بلکه نشاندهنده آن است که ترامپ به دنبال ایجاد شرایطی است که از نظر امنیتی، تعادل قوا در منطقه به نفع آمریکا عمل کند.
نقش سیستمهای دفاعی و فشارهای نظامی به گفته برخی تحلیلگران، استفاده از فشارهای نظامی به عنوان بخشی از سیاستهای خارجی، از جمله رویکرد ترامپ، میتواند تأثیرات بلندمدتی بر منطقه داشته باشد.
وی در شعارهای خود بارها اعلام کرده است که آمادگی دارد در صورت لزوم از تمامی ابزارهای نظامی استفاده کند. این رویکرد باعث شده است که برخی کشورها در منطقه نگران پیامدهای احتمالی اقدامات تند آمریکا باشند.
تأثیر بر روابط با متحدان و کشورهای همپیمان رویکردهای تند ترامپ در مقابل ایران، همچنین تأثیری بر روابط آمریکا با کشورهای همپیمان داشته است. برخی از این کشورها که تمایل به حفظ ثبات منطقه دارند، نگرانیهایی را نسبت به احتمال بروز درگیریهای نظامی بیان کردهاند. از سوی دیگر، کشورهای وابسته به سیاستهای امنیتی آمریکا، ممکن است از این رویکردها بهره ببرند تا منافع استراتژیک خود را بهبود بخشند.
چشمانداز مذاکرات و آینده روابط با نگاهی به شرایط موجود و اظهارنظرهای مجلسی، مشخص میشود که آینده مذاکرات هستهای و روابط ایران-آمریکا همچنان نامشخص باقی مانده است.
در حالی که ترامپ بر روی شعارهای قاطعانه خود پایبند است، ایران خواستار گفتگویی شرافتمندانه و مبتنی بر اعتمادسازی میباشد.
این تقابل رویکردها میتواند به دو مسیر متفاوت منجر شود؛ یکی مسیر تند و اعمال فشارهای بیشتر و دیگری مسیر گفتگو و تعاملات برد-برد. از آنجایی که هر دو طرف دارای منافع حیاتی در حوزههای مختلف هستند، تغییر رویکرد و ایجاد فضای گفتگو امری ضروری به نظر میرسد.
چالشهای موجود در میز مذاکره چالشهای موجود در میز مذاکره تنها محدود به ابعاد دیپلماتیک نیست؛ بلکه عوامل قضایی، اداری و حتی فشارهای داخلی نیز نقشی اساسی ایفا میکنند.
محدودیتهای قضایی در داخل آمریکا، امکان اجرای برخی از شعارهای ترامپ را به شدت کاهش داده است. در همین بین، فشارهای منطقهای و بینالمللی نیز مانع از دستیابی به توافقی جامع میشوند.
ترامپ، علیرغم برخوردهای قاطعانه در عرصه بینالمللی، با فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی نیز دست و پنجه نرم میکند.
به گفته برخی ناظران، حتی اگر سیاستهای خارجی او موفقیتآمیز به نظر برسد، ناهماهنگیها و اختلافات داخلی ممکن است مانعی برای اجرای کامل برنامههای او ایجاد کند. این وضعیت همچنین میتواند باعث شود که شعارهای مطرح شده در عرصه بینالمللی، در عمل با محدودیتهای فراوانی روبهرو شوند.
در مجموع، تحلیلهای ارائهشده نشان میدهد که رویکرد جدید ترامپ در قبال ایران، ترکیبی از شعارهای قاطعانه، فشارهای نظامی و محدودیتهای قضایی و اداری است.
ایران از طرفی خواستار گفتگویی شفاف و مبتنی بر اعتمادسازی است و از طرف دیگر فشارهای خارجی و داخلی باعث شدهاند که آینده مذاکرات هستهای همچنان نامشخص باقی بماند.
آینده روابط: چشمانداز و راهکارهای پیشنهادی با توجه به تمام موارد مطرحشده، آینده روابط ایران و آمریکا مستلزم بازنگری و ایجاد رویکردی جدید است. در این راستا، نکات زیر میتواند راهگشای ایجاد یک فضای گفتگوی سالم و سازنده باشد:
-ایجاد اعتمادسازی دو جانبه: اولین قدم در جهت بهبود روابط، ایجاد اعتماد از سوی هر دو طرف است. ایران و آمریکا باید از طریق گفتگوهای مستقیم و میانجیگریهای بینالمللی به ایجاد فضایی امن دست یابند.
-توقف اعمال فشارهای نظامی: کاهش تنشها در حوزه امنیتی و توقف فعالیتهای تند، میتواند زمینهساز ایجاد فضای مثبت در مذاکرات شود.
-توسعه همکاریهای اقتصادی: استفاده از فرصتهای اقتصادی موجود و سرمایهگذاریهای مشترک میتواند به تقویت روابط تجاری و اقتصادی هر دو طرف کمک کند.
-همکاری در مسائل منطقهای: ایجاد توافقهای منطقهای و تقویت همکاریهای چندجانبه در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، میتواند به رفع بحرانهای موجود کمک کند.
راهکارهای پیشنهادی برای ایران از سوی دیگر، ایران نیز باید در جهت بهبود شرایط مذاکرات رویکردی شفاف و واقعبینانه اتخاذ کند:
-تلاش برای اعتمادسازی: ایران باید با ارائه پیشنهادهایی مبتنی بر شفافیت و در نظر گرفتن منافع متقابل، سعی در جلب اعتماد واشنگتن داشته باشد.
-بازنگری در سیاستهای داخلی: ایجاد هماهنگی در سطح داخلی و رفع اختلافات میان نهادهای مختلف میتواند قدرت مذاکره ایران را افزایش دهد.
-افزایش تعاملات دیپلماتیک: استفاده از میانجیهای بینالمللی و تقویت روابط با کشورهای منطقه، میتواند در ایجاد یک فضای مذاکره سازنده نقش داشته باشد.
راهکارهای پیشنهادی برای آمریکا برای آمریکا نیز تغییراتی ضروری به نظر میرسد:
-بازنگری در رویکرد مذاکرات: ایجاد فضایی برای گفتگوهای برد-برد به جای استفاده از فشارهای تند میتواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد.
-همکاری نزدیکتر با متحدان: هماهنگی بیشتر با متحدان منطقهای، به ویژه در حوزههای اقتصادی و امنیتی، میتواند در کاهش تنشها موثر باشد.
-تضمین شفافیت در شرایط مذاکره: اعلام شرایط مذاکره به صورت شفاف و دقیق، از جمله الزامات ایجاد اعتماد، میتواند زمینهساز دستیابی به توافقی جامع شود.
آیا مذاکرات به سمت گفتگوی برد-برد پیش خواهد رفت؟ در صورت کاهش فشارهای تند و افزایش اعتمادسازی، امکان ایجاد فضای گفتگوی برد-برد وجود دارد.
تحولات داخلی آمریکا چگونه بر مذاکرات تأثیر میگذارد؟ محدودیتهای قضایی، اداری و فشارهای سیاسی داخلی آمریکا موجب کاهش توان اجرایی برخی از شعارهای ترامپ میشود.
با توجه به تحلیل جامع ارائهشده در این گزارش اختصاصی از صفحه اقتصاد، انتظار میرود که در آینده نزدیک تغییراتی در رویکرد مذاکرات هستهای و روابط ایران-آمریکا به وجود آید.
از شما خوانندگان عزیز دعوت میکنیم تا نظرات و دیدگاههای خود را در این باره با ما به اشتراک بگذارید و از بخش "سیاسی" در صفحه اقتصاد بازدید نمایید. نظر شما ارزشمند است و میتواند به درک بهتر تحولات منطقهای کمک کند.
از توجه شما سپاسگزاریم و منتظر نظرات سازندهتان هستیم.
مطالعه بیشتر: خط و نشان طوفانی ترامپ برای نخست وزیر عراق؛ از ایران دور شو، وگرنه...!